یحیی السنوار که بود؟
سنوار از پدر و مادری متولد شد که در جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۴۸ از عسقلان آواره شده بودند. این اردوگاه مملو از خانوادههای فقیر بود که در شرایط بدی زندگی میکردند و برای خدمات اولیه به آژانس امداد و کار سازمان ملل متحد (UNRWA) متکی بودند.
«یحیی السنوار» مشهور به «ابو ابراهیم» متولد ۲۹ اکتبر ۱۹۶۲(۷ آبان ۱۳۴۱) در اردوگاه پناهندگان خانیونس در نوار غزه است. سنوار از پدر و مادری متولد شد که در جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۴۸ از عسقلان آواره شده بودند. این اردوگاه مملو از خانوادههای فقیر بود که در شرایط بدی زندگی میکردند و برای خدمات اولیه به آژانس امداد و کار سازمان ملل متحد (UNRWA) متکی بودند.
سنوار در اوایل دهه ۱۹۸۰ (۱۳۵۸) در دانشگاه اسلامی غزه ثبتنام کرد، جایی که مطالعه او در زبان عربی به شکلدادن شخصیت کاریزماتیک او کمک کرد. او در زمانی وارد دانشگاه شد که بسیاری از جوانان فلسطینی در نوار غزه به دنبال اسلامگرایی بودند تا مناقشه اسرائیل و فلسطین را پس از دههها که پان عربیسم نتوانسته بود این کار را انجام دهد، حلوفصل کنند و سازمانهای دانشجویی که اندیشه اسلامی را با ناسیونالیسم فلسطینی ترکیب میکردند به سرعت در حال رشد بودند. در سال ۱۹۸۲ سنوار به دلیل مشارکت در چنین سازمانهایی بازداشت شد؛ اگرچه هیچ اتهام رسمی وجود نداشت.
در سال ۱۹۸۵(۱۳۶۳) پیش از تشکیل حماس، سنوار به سازماندهی المجد (مناحمات الجهاد و الدعوه) سازمان «جهاد و دعوت» (ترویج آرمانهای اسلامی)) کمک کرد. المجد شبکهای از جوانان مسلمان که مأمور افشای هویت جاسوسان فلسطینی بودند و در سالهای اخیر توسط اسرائیل استخدام شده بودند. زمانی که حماس در سال ۱۹۸۷ تشکیل شد، المجد در بخش امنیتی آن قرار گرفت. در سال ۱۹۸۸ مشخص شد که این شبکه دارای سلاح است و سنوار چندین هفته توسط اسرائیل بازداشت شد.
سال بعد، او به اتهام قتل جاسوسان اسرائیل به چهار حبس ابد محکوم شد. او در زندان، بیشتر اوقات فراغتش را صرف مطالعه خواندن روزنامههای اسرائیلی و تسلط کامل به زبان عبری کرد. فایننشال تایمز به نقل از «میکا کوبی» که از سنوار در شینبت بازجویی کرد، میگوید: «او کتابهایی درباره شخصیتهای اسرائیلی مانند ولادیمیر ژابوتینسکی، مناخیم بگین و اسحاق رابین میخواند و صدر تا ذیل شخصیتهای اصلی اسرائیل را میشناسد.»
سنوار در زندان، بیشتر اوقات فراغتش را صرف مطالعه خواندن روزنامههای اسرائیلی و تسلط کامل به زبان عبری کرد. «میکا کوبی» که از سنوار در شینبت بازجویی کرد: «او کتابهایی درباره شخصیتهای اسرائیلی مانند ولادیمیر ژابوتینسکی، مناخیم بگین و اسحاق رابین میخواند و صدر تا ذیل شخصیتهای اصلی اسرائیل را میشناسد.»
برخی از مهمترین وقایع در مساله اسرائیل و فلسطین در طول دهههای زندان سنوار رخ داد. در اوایل دهه ۱۹۹۰(۱۳۶۸) سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) و رژیم اسرائیل، پیمان اسلو را منعقد کردند که در ازای به رسمیت شناختن حق موجودیت رژیم اسرائیل توسط ساف، روند صلحی را برای ایجاد یک کشور دو دولتی تعیین کرد. این روند با بمبگذاریهای انتحاری توسط حماس و ترور «اسحاق رابین» نخستوزیر اسرائیل در سال ۱۹۹۵ توسط یک یهودی از مسیر خارج شد اما امید برای بازگرداندن روند به مسیر اصلی برای چندین سال باقی ماند.
این بارقه امید در طول انتفاضه دوم فلسطین (قیام ۲۰۰۵-۲۰۰۰) و در انتخابات سال ۲۰۰۶(۱۳۸۴) زمانی که فلسطینیان با رای بالا به حماس، ناامیدی خود را از ساف ثبت کردند، کمرنگ شد. در نتیجه، روابط بین اسرائیل و تشکیلات خودگردان موقت فلسطین (PA) که در توافقنامه اسلو ایجادشده بود، بیش از پیش بدتر شد. در سال ۲۰۰۷، زمانی که درگیریهای جناحی در داخل تشکیلات خودگردان، حماس را تنها مسئول نوار غزه کرد، اسرائیل و مصر این منطقه را محاصره کردند و زمینه را برای چندین درگیری مسلحانه بین حماس و صهیونیستها در سالهای آینده فراهم کردند؛ تا زمانی که سنوار در سال ۲۰۱۱(۱۳۸۹) آزاد شد، درهای صلح هم باز و هم بسته شده بود و او هیچیک از خوشبینیهای دوران اسلو را از نزدیک مشاهده نکرده بود.
دیدگاه خود را ارسال کنید